اولین خاطره
دورترین خاطرهای که به سختی صحنهای تار از آن را به یاد میآورم، برمیگردد به زمانی که طفلی خردسال بودم.
دورترین خاطرهای که به سختی صحنهای تار از آن را به یاد میآورم، برمیگردد به زمانی که طفلی خردسال بودم.
ثبت #خاطره و گوشهای از زیبایی یک روز بهاری بارانی در تنگ عریض واقع در روستای طلحه، شهرستان دشتستان، استان بوشهر.
#خاطره تصویری از یک گشت و گذار خانوادگی در دامنه و ارتفاعات گردنهٔ بهمرد در یک روز بارانی.
#خاطرهای از یک روز زیبای زمستانی کنار ساحل شهر بوشهر. من و روزبه در کنار هم از آن لذت بردیم و قطعهای از آن را در این ویدیو ثبت کردیم.
آن روز متفاوت از روزهای دیگر آغاز شد. آن روز زیبا و ماندگار... .
روزی در مقالهای خواندم که ما هربار خاطرهای را در ذهنمان مرور میکنیم، درحال آسیب زدن به آن هستیم. علت این رخداد اینگونه بیان شده بود که،
یک روز داشتم عکس های قدیمیم رو مرور می کردم، درواقع یکجور مرور خاطرات.
یادمه اولین کامپیوتری که خریدیم، کیسی شبیه به این عکس داشت. روش #ویندوز ۹۸ پارسا ۹۹ نصب بود.
بعضی از اشیاء واقعاً خاص هستند. خاص بودنشان هم در آن است که مثل سایر اشیاء یک جسم بی جان نیستند و انگار که روح دارند.