مرور خاطرات
روزی در مقالهای خواندم که ما هربار خاطرهای را در ذهنمان مرور میکنیم، درحال آسیب زدن به آن هستیم. علت این رخداد اینگونه بیان شده بود که، هربار بخشی از جزییات آن خاطره بصورت ناخواگاه توسط مغزمان دگرگون میشود و به مرور محو میگردد. من نمیتوانم آنچه در آن مقاله عنوان شده بود را تایید یا رد کنم، چون از حوزه دانش من خارج است. هرچند فکر میکنم درعمل چنین چیزی را درمورد خاطرات خودم تجربه نکردهام. اما این مساله بهانهای شد برای نوشتن خاطراتم. البته نه همه آنها، بلکه خاطراتی که فکر میکنم ممکن است با گذشت زمان از دستشان بدهم. خاطرات شیرینی که از کودکیام برایم به یادگار مانده و مرورشان، همواره احساس لذت و شادی های ساده و زیبای آن سنین را در من زنده نگه میدارد. تا پیش از این، بعضی از خاطراتم را در بستر #اینستاگرام منتشر کردهام. اما پس از تصمیم برای مهاجرت از آن بستر مسموم؛ #بلاگ را مناسبترین بستر برای این کار میبینم. از این پس پست های مربوط به خاطراتم را با برچسب #خاطره منتشر خواهم نمود. این پست ها ترتیب زمانی نخواهند داشت، چون براساس حس و حال و شرایط متفاوتی در ذهنم نقش میبندند و مرورشان می کنم. خاطرات ممکن است خالی از هرگونه رویداد یا نکته ای خاص باشند و تنها راوی یک احساس باشند. احساسی که ممکن است فقط شخصی آن را درک کند که تجربهٔ مشابهی داشته باشد.