از خوب بودن بگو
آدمها همیشه اونی که خوبه رو زیر پا له میکنند. چون خیالشون از این بابت راحته که درمقابل بدی خودشون پاسخ بدی دریافت نمیکنند. بهشون احترام کمتری میگزارند، چون فکر میکنند طرف وظیفشه که همیشه بهشون احترام بگزاره. همیشه سعی میکنند ازش سواستفاده کنند، چون بخشش وگذشتش رو حماقت تعبیر میکنند. اما در عوض توقع زیادتری نسبت به بقیه ازشون دارند. چرا؟ چون همیشه لطف تبدیل به وظیفه میشه. متاسفانه این رویکرد غلط در فرهنگ متلاشی ما نهادینه شده. تا جایی که مردم در روابط خانوادگی هم از این رفتار زشت دریغ نمیکنند. روزها به همین شکل سپری میشه، تا یک روز اون شخص خوب به خودش میگه: «خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند. خوب بودن، باگذشت بودن، صبور بودن دیگه بسه...». و اون شخص خوب هم روزی همرنگ جماعت رند و خودخواه میشه. آره؛ به همین دلیله که این روزها از افراد بیشتری متنفر میشیم و لیست سیاهمون بلند و بلندتر میشه. چون خوب بودن دیگه یه صفت زیبا نیست، بلکه نشانه حماقته! در مقابل خودخواهی، دروغگویی، بیچشم و رویی و... به عنوان زیرکی و زرنگی قلمداد میشه.